اکثر ما به این دلیل از کاری که انجام میدهیم ناراضی هستیم که اساسا نمیدانیم دنبال چه کاری برویم و نمیدانیم شغل مورد نظر ما چه ویژگیهایی دارد که با بدن و روح و روان ما سازگار است.
به همین دلیل باید ابتدا به دنبال ناخواستههایمان برویم تا بتوانیم نقطه مقابل آن که خواستههای ما از آن شغل است را پیدا کنیم.
باید بفهمیم شغل مورد نظر ما باید چه ویژگیهایی داشته باشد و چه چیزهایی را دوست نداریم.
این مقاله برای کسانی است که میخواهند از شغل آیندهشان لذت ببرند و با تمام وجود عاشق آن باشند.
اگر دقیقا نمیدانی چه شغلی میخواهی باید ببینی از آن شغلهای متفاوتی که تا الان داشتهای کدامش را نمیخواهی؟
برای مثال شاید یک دوره فروشندگی، انبارداری و یا رانندگی کردی
تمام این شغلهایی که در دورههای مختلف تجربه کردی را در ذهنت تجسم کن و ببین کدام قسمتهایش را دوست داشتی و کدام قسمتهایش را دوست نداشتی.
مثلا شاید در طول روز بخاطر اینکه مدام نشسته کار کردی، رانندگی را دوست نداری پس الان میدانی یک شغلی میخواهی که دقیقا نمیدانی چه نامی دارد اما میدانی که یکی از ویژگیهای آن شغل این است که در طول روز مدام نشسته نیستی و در حال تکاپو هستی. بنابراین یکی از ویژگیهای شغل مورد نظرت را پیدا کردی.
حالا برو سراغ ویژگی دوم مثلا میبینی وقتی فروشنده بودی از اینکه با مردم در ارتباط بودی احساس خوبی بهت دست میداد و لذت میبردی از این کار و فقط بخاطر اینکه با مردم سر و کار داشتی و با آنها صحبت و معاشرت میکردی برایت شغل فروشندگی لذت بخش بوده.
بنابراین ویژگی دوم شغل مورد نظرت را نیز از این طریق پیدا کردی
یعنی اگر قرار بود یک شغلی داشته باشی و هنوز نمیدانی آن شغل چه شغلیه، از این طریق میتوانی آن را پیدا کنی.
پس تا اینجا شغلی میخواهی که مدام در رفت و آمد باشی و پشت میز نشینی نباشد و دوم اینکه آن شغل با مردم در ارتباط باشه.
حالا نکات و ویژگی های بعدی را به همین شکل از شغلهایی که داشتهای و تجربه کردی بدست بیار.
این کار را تا زمانی انجام بده که دیگر ندانی ویژگی بعدی و مورد نظرت برای شغل آیندهات چه چیزی است و هیچ شغلی هم هنوز به ذهنت نمیرسد که این ویژگیهای مورد نظر را پوشش بدهد.
اما باید آن ویژگیهای مورد نظر خودت را تجسم کنی و در ذهنت تصویر سازی کنی.
آنقدر این کار را تکرار کن تا ضمیر ناخودآگاهت یک شغل را پیشنهاد کند.
وقتی بدانی ویژگیهای مورد نظر شغلت چه چیزهایی است و در یک محیطی وارد شوی که راجب شغلی که تصور کردی صحبت میکنند یا در مترو نشستهای و دو نفر با هم راجب شغلی صحبت میکنند یا در تلویزیون راجب یک کارآفرین صحبت میکنند که شغلش با چیزی که تو میخواهی مطابقت دارد توجهت جلب آن میشود.
بنابراین وقتی یک دید واضحی از آنچه میخواهی، داشته باشی خیلی راحتتر میتوانی آن را بدست بیاوری تا زمانی که اصلا ندانی چه میخواهی و ندانی با زندگیت میخواهی چه کاری انجام دهی.
دقیقا همین طور است که شما عنوان کردید . تصویر سازی از شغل خود روشی است که در بدست آوردن شغل مورد نظر کمک می کند به ما
ممنون از اینکه مقالات خوب می نویسید .
متشکرم کمال عزیز
بله همینطوره اکثرا نمیدانیم چه کاره شویم چون تصویر سازی نمیکنیم