دسترسی سریع به محتوا.........................
دانشگاه سندفورد آمریکا طی تحقیقاتی که انجام داده است
به این نتیجه رسیده است که ۹۷ درصد مردم کره زمین بی هدف زندگی میکنند.
بنابراین احتمال آن زیاد است که ما هم یکی از این افراد باشیم!
اما چرا این اتفاق افتاده است؟
و چرا این همه انسان در این عصر اطلاعات و تکنولوژی بیهدف زندگی خودشان را میگذرانند؟
بیهدف بودن افراد به این علت است که اساسا آنها نمیدانند هدف چیست؟
چه تاثیری در زندگیشان دارد؟
و نمیدانند چطور به شکل صحیح هدف گذاری کنند!؟
اگر از اطرافیان خودت بخواهی که ۵ تا از هدفهای زندگیشان را بنویسند
احتمالا خیلی طول خواهد کشید که این ۵ هدف را بنویسند
چون تا به حال به آن فکر نکردهاند و نوشتن حتی ۵ هدف کار سختی خواهد بود.
و در آخر که این ۵ هدف را نوشتند احتمالا مشابه جملات زیر خواهد بود:
۱- میخواهم ازدواج کنم
۲- میخواهم دور دنیا سفر کنم
۳- میخواهم در زندگیام به موفقیت برسم
۴- میخواهم به دیگران کمک کنم
۵- میخواهم ماشین یا خانه بخرم
اما هیچ کدام از این جملات هدف نیستند!
این جملات بیشتر شبیه آرزو هستند نه اهداف زندگی
در این جا باید فرق مقصد، آرزو و هدف را متوجه شویم تا بتوانیم هدف گذاری دقیقی انجام دهیم
و در نهایت به آنها دست پیدا کنیم.
مقصد یعنی خواسته من در یک کلمه از همه زندگیم
دوست من از زندگیت چه چیزی میخواهی؟
موفقیت، خوشبختی، سعادت، رشد یا کمال؟
چرا اسم اینها را میگذاریم مقصد؟
چون یک دورنما از زندگی است.
وقتی کسی میگوید من موفقیت یا خوشبختی میخواهم یعنی
میخواهم یک طوری زندگی کنم که یک روزی یک جایی آدم موفقی شوم.
پس اسم این را مقصد میگذاریم یعنی چیزی که بعدا باید به آن رسید.
مقصد به خودیه خود دست یافتنی نیست.
بگذار این را با یک مثال توضیح دهم
فرض کن به یک آژانس هواپیمایی مراجعه کردی
به فروشنده میگویی یک بلیط به من بده
اولین چیزی که فروشنده از تو خواهد پرسید این است که
بلیط برای کجا میخواهی؟
و اگر تو صد بار تکرار کنی که من فقط یک بلیط میخواهم
باز هم فروشنده تا نداند که مقصد تو کجاست و اصلا سفر داخلی داری یا خارجی
نمیتواند بلیطی برای تو صادر کند.
به همین دلیل است که مقصد به خودیه خود دست یافتنی نیست.
آرزو چیست؟
وقتی زمینهها را تعیین میکنیم مقصد تبدیل به آرزو میشود.
به عنوان مثال در یک کلمه از کل زندگیت چه چیزی میخواهی؟
جواب: موفقیت
موفقیت همانطور که گفتم مقصد و دورنمای زندگی است.
حالا اگر بگویی موفقیت را در چه چیزی میبینی؟
و اگر چه اتفاقاتی برایت رخ دهد خودت را یک آدم موفق میدانی
آن وقت است که داری راجب آرزوهایت صحبت میکنی.
مثلا بگویی اگر من دور دنیا بگردم یا به استقلال مالی برسم
یا بگویی اگر خانوادهام در آرامش باشند و… آن وقت من احساس موفق بودن میکنم.
تمام این جملات آرزوهای ما هستند.
آرزوها یعنی خواب و خیالهای ما یعنی رویاهای دور و دراز ما که معمولا هم دست نیافتنی هستند.
آرزوها مانند تیرهای هستند که در کمان زندگی میگذاریم اما هیچ وقت آن را پرتاب نمیکنیم.
و با همین تیر و کمان، زندگی میکنیم تا بمیریم!
چگونه میشود آرزوها را تبدیل به هدف کرد؟
چرا به این جملات میگوییم آرزو و چرا اینها دست نیافتنی هستند؟
فرض کن یک چک سفید امضا دریافت کردهای
به جای مبلغ روی آن نوشته شده هرچه بیشتر!
و به جای تاریخ آن نوشته شده هرچه زودتر!
بنظر تو این چک نقد خواهد شد؟!
دوست من چک برای نقد شدن باید اطلاعات دقیقی داشته باشد.
برای پاس شدن چک آرزوهایمان باید تعریف هدف را بدانیم.
هدف یعنی خواستهای دقیق و روشن که به محض اعلام آن، ذهن را درگیر میکند
تا احتمال رسیدن و نقد شدن آن بیشتر شود.
هدف داشتن، تکلیف انسان را روشن میکند و باید بدانی دقیقا چه چیزی میخواهی.
خدا وقتی میخواهد به حضرت موسی (ع) دعا کردن یاد بدهد
به حضرت موسی میگوید خواستههایت را برای من دقیق مشخص کن.
و خداوند برای حضرت موسی (ع) مثال میزند:
میفرماید موسی به این شکل دعا کن
بگو علف میخواهم برای گوسفند یا نمک میخواهم برای غذا.
هدف مانند یک برگه چک است
برای اینکه احتمال نقد شدن این چک بیشتر شود نیاز به دو ویژگی دارد:
۱- مبلغ مشخص
۲- تاریخ مشخص
باید بدانی چه چیزی میخواهی و باید بدانی چه وقتی آن را میخواهی.
چطور آرزوها را تبدیل به اهداف کنیم؟
به عنوان مثال آرزوی تو سفر به دور دنیا است.
باید مشخص کنی اولین کشوری که میخواهی به آن سفر کنی کجاست؟
مثلا مجارستان
و بگویی مثلا میخواهم تیر ماه سال بعد به مجارستان بروم.
این شد یک هدف واضح و مشخص.
چرا شد یک هدف؟
چون ذهنت همین الان درگیر میشود و دوست داری
قبل از اینکه به مجارستان سفر کنی در مورد جاذبههای گردشگری آن
و همچنین قیمت تورها اطلاعات کسب کنی و تا این کار را نکنی ذهنت آرام نمیشود.
ویژگی هدف این است که آنقدر دقیق و روشن است که مدام ذهن ما را درگیر میکند.
و همین درگیر شدن ذهن نشان میدهد که وقتی ما به دقت تعیین میکنیم چه چیزی میخواهیم
احتمال دستیابی به آن هدف بیشتر میشود.
آیا برای هدف گذاری باید به امکاناتمان هم توجه کنیم؟
من اگر امکان سفر به مجارستان در تیر ماه را ندارم آیا عاقلانه است که آن را به عنوان یک هدف مشخص کنم؟
من اگر امکان لازم برای انجام یک خواسته را ندارم آیا عاقلانه است که آن را به عنوان هدف انتخاب کنم؟
بله
بله
یکی از تفاوتهای انسانهای موفق با ناموفق در همین است
موفقها خواستهها را تعیین میکنند و بعد از امکاناتی که دارند
برای رسیدن به آن خواسته استفاده میکنند.
ناموفقها متمرکز روی امکانات میشوند و بعد ناامید و مایوس میشوند
چون میگویند امکانات من کم است و برای رسیدن به خواسته هیچ تلاشی نمیکنند.
بنابراین باید بدانیم چه چیزی میخواهیم و کی آن را میخواهیم
بدون اینکه بهانه کمبود امکانات را بیاوریم
و با این توجه که از هر امکانی که داریم باید برای رسیدن به آن به خوبی استفاده کنیم.
علی (ع) میفرماید:
برای آنچه که دارید شکرگزار باشید و برای آنچه که میخواهید مشتاق باشید.
خواستههایت را بزرگ کن تا یافتههایت بزرگ شوند
اگر یک پسر روستایی تمام خواسته و آرزویش این باشد که در آینده کدخدای روستا شود
آیا این پسر هیچ وقت میتواند رئیس جمهور یک کشور شود؟
خیلی خب الان دیگه تو و من جزو ۳ درصدی هستیم که میدانیم هدف چیست؟
پس چرا ۸۰ درصد کسانی که میدانند هدف چیست
و اهداف زندگی خود را روی کاغذی نوشتهاند و هر روز به آنها نگاه میکنند
نتوانستهاند آنها را عملی کنند و تقریبا از هر ۱۰ تا هدف به ۸ تا از آن نرسیدهاند؟!
این مقاله بخشی از کتابی است که به تازگی نوشتهام به نام پازل گمشده موفقیت در کسب و کار
در این کتاب به صورت کامل راههای رسیدن به موفقیت و مشکلات سر راه را شرح دادهام و تمام آنچه باید بدانی را در این کتاب جمع آوری کردم تا فقط با خواندن یک کتاب هر چیزی که لازم است را یاد بگیری و به مسیرت برای پیشرفت و موفقیت ادامه بدهی.
میتوانی بخشی از این کتاب ارزشمند را به صورت رایگان از لینک زیر دانلود کنی
با سلام خدمت شما آقا محمد مهدی منی که ۳۹سالمه و اندوخته زیادی ندارم ومتاهل هستم حتی یه خونه هم ندارم که خیالم بابت خانواده ام راحت باشه چطور میشه وقتم رو بذارم وبرم حداقل یه کار فنی یاد بگیرم در حالی که یادگیری هر شغلی یه هزینه ای داره شهریه آموزشگاه بعد چطور خرج خانواده رو بدی توی اون مدت ،یعنی آخر خط رسیدم و فقط باید حمالی کنم ،ممنون میشم راهنمایی کنید.
سلام کامبیز عزیز
من تعدادی از کارای فنی که یادگرفتم رو بدون هزینه و فقط از اینترنت یادگرفتم پس نیازی نیست شغلتون رو کنار بزارین در کنارش میتونین یادبگیرین به شرطی که بهانه هایی مثله بازار خوب نیست اقتصاد خوب نیست پول ندارم و … نیارین چون همه ما یه همچین شرایطی داریم فقط دنباله بهانه ایم که از شرایط امن کنونی خارج نشیم و به خودمون سختی بیشتری ندیدم. سریع ترین راه برای یادگیری هر کار و مهارتی استفاده از یک مشاور و مربی هست که در اون کار به نتیجه و موفقیتی رسیده باشه.بنابراین اول باید ببینی به چه کاری علاقه داری بعد بری و مربی مورد نظرت رو پیدا کنی. این مقاله ای که خوندی بخشی از کتابی هست که دارم مینویسم امیدوارم زودتر بتونم تمومش کنم و بزارم تو سایت که استفاده کنی
بسیار عالی
به نظرم مدرسه های ایران در مورد «هدف» کم کاری میکنن.
عالی بود.
بله همه مدرسه ها چه ایران چه غیر ایران هدف گذاری و اهمیت هدف داشتن را به دانش آموزان یاد نمی دهند
خواهش میکنم کوروش عزیز